جدول جو
جدول جو

معنی سبک خردی - جستجوی لغت در جدول جو

سبک خردی
(سَ بُ خِ رَ)
سفاهت. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبک رای
تصویر سبک رای
احمق، کودن، کم خرد، ابله، گول، تپنکوز، بدخرد، چل، غمر، کم عقل، خل، شیشه گردن، ریش کاو، خرطبع، دنگل، کهسله، دنگ، نابخرد، کانا، کاغه، بی عقل، تاریک مغز، کردنگ، لاده، غتفره، خام ریش، انوک، دبنگ، فغاک، گردنگل برای مثال برگردد بخت از آن سبک رای / کافزون ز گلیم خود کشد پای (نظامی۳ - ۳۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک خرد
تصویر سبک خرد
سبک عقل، کم خرد، ساده لوح، برای مثال جز آن سبک خرد شوربخت سوخته مغز / که غره کرد مر او را به خویشتن شیطان (فرخی - ۳۲۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
خودرایی، بی خردی، فرومایگی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ نُ / تُ نُ خِ رَ)
سخافت عقل. سفاهت. سبک عقلی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ قبل و تنک و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ خِدْ یَ / یِ)
بمعنی خفیف مضاف است و آن عنصر باد باشد، و باید دانست که عنصر چهاراست، یکی از آنها سبک خدیه است یعنی باد که گرم و تراست و دیگری سبک موکده یعنی آتش که گرم و خشک است، دیگر گران خدیه موکده سرد و خشک که خاک است. آتش را سبک موکده در فارسی و خفیف مضاف بتازی و باد سبک خدیه بفارسی ثقیل مضاف بتازی و خاک را گران موکده در فارسی و ثقیل مطلق در عربی گویند و این لغت در فرهنگها نیست، از فرهنگ و دساتیر باستانی نقل شده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ رَ)
سبک سری، مجازاً، افکندن اسب سوار را تا سبک شود:
که با من جهان سختئی میکند
ستورم سبک رختئی میکند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ یَ / یِ بَ تَ)
تخفیف. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (دهار).
- سبک کردن راه، آسان کردن راه. (آنندراج) :
مرا و شما را سبک راه کرد
بما این ره دور کوتاه کرد.
نظامی (از آنندراج).
- سبک کردن سخن، تخفیف در کلام: و گروهی ازبهر سبک کردن سخن مکعب را کعب خواند. (التفهیم)
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ خِ رَ)
کم خرد و احمق و ساده لوح. (آنندراج). سفیه. معتوه. (منتهی الارب) :
کسی که گوید من چون توام بفضل و هنر
سبک خرد بود و یافه گوی و هرزه درای.
فرخی.
جز آن سبک خرد شوربخت سوخته مغز
که غره کرد مر او را بخویشتن شیطان.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبک رای
تصویر سبک رای
کم عقل، بی خرد، نادان، احمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
تخفیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک خرد
تصویر سبک خرد
کم عقل، ساده لوح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
اهانت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
تخفيفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
Light
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
alléger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
erleichtern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
kupunguza uzito
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
облегчать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
ہلکا کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
হালকা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
ทำให้เบา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
軽くする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
hafifletmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
полегшувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
להקל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
가볍게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
meringankan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
verlichten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
aligerar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
alleggerire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
aliviar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
使轻
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
odciążać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سبک کردن
تصویر سبک کردن
हल्का करना
دیکشنری فارسی به هندی